-
دخترک کبریت فروش...
جمعه 24 تیرماه سال 1390 21:46
دخترک کبریت فروش هم پیر شد ولی باز به سلامتیش که تو سرما و گرما کبریت هاش رو فروخت ولی هیچ وقت خودش رو نفروخت
-
رابطه دو چشم!
جمعه 24 تیرماه سال 1390 21:44
تا کنون راجع به رابطه دو چشم خود با یکدیگر فکر کرده اید؟ هیچگاه یکدیگر را نمی بینند. با هم مژه می زنند. با هم حرکت می کنند. با هم اشک می ریزند. با هم می بینند. با هم می خوابند. با هم شراکت و ارتباط عمیق حسی دارند. ولی وقتی یک زن را می بینند، یکی چشمک می زند و دیگری نمی زند! نتیجه می گیریم که "زن" توانایی قطع...
-
شیرینی فروش ژاپنی
شنبه 4 تیرماه سال 1390 23:29
در اوزاکا، شیرینیسرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینیهای خوشمزهای بود که میپخت. مشتریهای بسیار ثروتمندی به این مغازه میآمدند، چون قیمت شیرینیها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوشآمد مشتریها به این طرف نمیآمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است. یک روز مرد...
-
بوی عید و بوی بهار و بوی زندگی دوباره!
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1390 09:27
خرگوش سال 1390 هم از راه رسید . . . دوست ندارم مثله همه از خدا بخوام که توی زندگی هیچ غمی نباشه، چرا که شادیها در کنار غمهاست که معنا پیدا میکنه و زیبا میشه. تنها از خدا میخوام قدرتِ درکِ حضورش رو توی لحظه های زندگی به همه ی مخلوقاتش عطا کنه، که اون وقته که هیچ مشکلی توان شکستن ما رو نداره. سال نو با دیدِ نو به زندگی...
-
ایرانی را ایرانیت لازم است!!
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 01:27
این حرکت خیلی زیبا توسط یه ایرانیه که واقعا با این کار ایرانی بودن خودشو نشون داد!!!
-
آبشار آتش!
جمعه 20 اسفندماه سال 1389 09:23
ممکن است در ابتدا با دیدن تصاویر تصور کنید که گدازه در حال سقوط از آتشفشان است، اما این تصاویر در حقیقت نشاندهنده «آبشار آتش»، یکی از نادرترین پدیدههای جهان است. مایع نارنجی رنگ مشخص در تصاویر که به دلیل حقه نور به وجود آمده در حقیقت آبشار 610 متری هورس تیل در پارک ملی یوسیمیتی در کالیفرنیای شمالی است. فقط چند روز...
-
تو کدام گوری بودی؟
جمعه 20 اسفندماه سال 1389 09:16
مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: - اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی. مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پاش. مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید. بهر حال نجات پیدا کرده بود. به راهش ادامه داد. به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:...
-
طنز فمینیستی!
دوشنبه 9 اسفندماه سال 1389 19:28
روزی یک زوج، بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند. آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند. تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختیشونو) بفهمن. سردبیر میگه: آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟...
-
بد نیست بدانیم که...
دوشنبه 9 اسفندماه سال 1389 18:09
بچه ها واسه شروع بد نیست یه چند تا تساوی رو ببینیم ....شاید خنده ای بر لبهای شما بیاویزد! دوران قبل از دانشگاه = حسرت قبول شدن در دانشگاه = صعود کنکور = گذرگاه کاماندارا دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13 بقیه توی ادامه مطلب بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها مدیر وبلاگ...
-
سلام بر همه
دوشنبه 9 اسفندماه سال 1389 17:06
سلام به همه گوگولی هایی که ... در داخل و خارج از دانشکده به سر میبرند!